تبیین مساله :
یکی از مهمترین جریانات فعال و تاثیرگذار در کنش سیاسی جهان
اسلام و جهان سلطه جریان مقاومت اسلامی است. همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی ایران،
در سطح منطقه و با محوریت مسئله فلسطین گفتمان مقاومت توسط بنیانگذار جمهوری
اسلامی در سطح داخل و خارج کشور مورد استقبال حق خواهان و جنبش های اسلامی قرار
گرفت و عملا جریان مقاومت در برابر
تجاوزات اسرائیل و در راس آن تجاوزات آمریکا و متحدان آن در منطقه شکل گرفت .
امروزه مهمترین اعضای جریان مقاومت در جهان جمهوری اسلامی ایران، حزب الله لبنان،
گروههای مقاومت در فلسطین، انصارالله در یمن، مردم عراق،
سوریه و بحرین، در منطقه میباشند.
منطق مقاومت متکی بر آموزه های قرآنی است که خداوند شخص
پیامبراکرم را به عنوان اسوه و الگوی
حقیقی در این زمینه معرفی کرده و همه را به تبعیت از ایشان فراخوانده است . بررسی
و باز خوانی سیره نظری و عملی رسولخدا در جریان مقاومت در ساحت های مختلف از منظر
قرآن کریم میتواند درسهای مهم و جدیدی را در اختیار این جریان اصیل اسلامی قرار
دهد زیرا آن بزرگوار، بهترین الگو برای کسانی است که میخواهند در جریان مقاومت
گام بزنند و به سعادت برسند. از این رو سوال اساسی این تحقیق آن است که شرایط
زمینه ای و علی ّ الگو گیری از پیامبراکرم ص چیست ؟ و این الگو گیری برای جریان
مقاومت از چه پیامدها و راهبردهایی برخوردار است ؟
واژه شناسی
أُسْوَةٌ» را به معنای «قُدوه» یعنی کسی که به او اقتدا میشود
تعریف کرده و حالتی دانستهاند که انسان خود را در موقعیت تبعیت از دیگری قرار دهد[1].
کلمه «اَسْو» به معنای معالجه جراحات با دوا و بخیه زدن میباشد[2]
و بر همین اساس، عدهای اصل ماده «أسو» را به معنای مداوا و اصلاح دانسته و وجه
تسمیه «اُسوه» را این معرفی کردهاند که انسان با اقتدای به او میخواهد خود را
مداوا و اصلاح [3]
و ضعف خود را جبران کند[4]
. کارکرد الگو نیز عبارت از کوشش برای سادهتر کردن و آسانتر فهماندن واقعیت از
طریق تنظیم عناصر و وارد کردن نظمی در آنها است .[5]
در زبان لاتین نیز واژه Pattern بهمعانی؛
الگو، انگاره، شکل و نمونه، قالب، طرح، منوال و نقش در نظر گرفته شده است. این
واژه در معانی متعددی بهکار رفته است. درباره رابطه الگو و مدل باید گفت که
اصطلاح انگلیسی Pattern توسط جامعهشناسان
فرانسوی به شکل Model بهکار گرفته
میشود[6]
و در بسیاری از موارد و طبق نظر اکثر جامعهشناسان این دو واژه در یک معنی بهکار
میرود.[7] الگو مفهوم گسترده و وسیعی دارد که هم در علوم
تربیتی و هم در علوم اجتماعی و نیز در روانشناسی کاربرد فراوان دارد ؛زیرا با کمک
الگوست که میتوان هر وجهي از زندگي يا هر مجموعهاي از نهادها را که از رهگذر
مناسباتي كه با ديگر پديدههاي اجتماعي دارد به درستي درك کرد. در قرآن کریم
«أُسْوَةٌ» در مورد تأسّى و پيروى كردن از ديگران در كارهاى خوب به كار مىرود.
این واژه دوبار در آیات الهی بکار رفته و هردو دربارهى دو پيامبر عظيم الشّأن
بیان شده است: يكى درباره حضرت ابراهيم عليه السلام [8]و
ديگرى درباره پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله[9]. جالب
آن كه اسوه بودن حضرت ابراهيم در برائت از شرك و مشركان است و اسوه بودن پيامبر
اسلام در آيات مربوط به ايستادگى در برابر دشمن مطرح شده است.[10]
زیرا این دو پیامبر بزرگ الهی در مقام ارائه اسوه برتر، تاءسى و الگوگیرى از اهمیت
فوق العاده اى برخوردار بوده اند و بـایـسـتـى اخـلاق و رفـتـار و مـعـنـویـت و
عـرفـان ، عـلم و عـمـل و هـمـه حـرکـات و سـکـنـات این دو اسـوه ، سـرمشق قرار
گیرند و به صورت برنامه جارى زنـدگـى درآیـد.
مبانی نظری
آموزه های قرآنی نشان میدهد در دین اسلام، علاوه بر
دستورات دینی، طرح اسوه برای مسلمانان از اهمیت بسزایی برخوردار است زیرا آموزه
های اسلام ناظر به واقعیات بیرونی است که مسلمانان با آنان روبرو هستند . اسلام
احکام و دستورات خود را برای شرایط عادی زندگی تنظیم کرده، با این حال اقتضای واقعبینی
این است که بدانیم انسان گاه در شرایط غیرعادی و اضطراری قرار میگیرد. اینکه
علاوه بر تعالیم کلی، اشخاصی وجود داشته باشند که تمام کارهای آنها مورد تایید خدا
باشد و آنها را در جایگاه اسوه قرار دهد، موجب میشود افراد بتوانند هم آن قوانین
کلی را سادهتر بر موقعیتهای مختلف تطبیق دهند و هم اینکه بتوانند در شرایط
اضطراری با تاسی به اضطراراتی که برای آن اسوه پیش آمده و به نحو خاصی عمل کرده،
وظیفه دینی خود را تشخیص دهند.
بر همین اساس معرفی انسان الگو در نگرش اسلامی، یکی از
دغدغههای مهم برای تراز شخصیت انسانها، با هدف دستیابی به آن هست. دین اسلام بیش
از سایر ادیان، پایههای تربیت و هدایت خود را براساس معرفی الگو و الگوسازی از
شخصیتها استوار ساخته است. قرآن کریم به
این روش اهمیت داده و آن را از محوریترین اهداف رسالت انبیاء معرفی کرده است.
سوال اصلي
شرایط زمینه ای و علی ّ الگو گیری از پیامبراکرم ص چیست ؟ و
این الگو گیری برای جریان مقاومت از چه پیامدها و راهبردهایی برخوردار است ؟
هدف پژوهش
هدف اصلی این پژوهش شناخت شرایط زمینه ای و علی ّ الگو گیری
از پیامبراکرم ص الگو گیری و شناسایی پیامدها و راهبردها برای جریان مقاومت است.
روش
روش پژوهش، کیفی و از نوع « داده بنیاد» میباشد. روش«داده
بنیاد» در جایی است که محقق نیازمند یک نظریه جدید پیرامون پدیده مورد مطالعه است.
(دانایی فرد، امامی، 1386 :77) از این رو میتوان نظریه داده بنیاد را از حیث
کارآمدی و کمک به فهم محقق در رتبه بالاتر قرار داد، چراکه افراد موجود در یک محیط
را در نظر گرفته، احساسات آنان را درک کرده و تا حد امکان سعی میکند پیچیدگیهای
موجود در فرایند رفتارها و تعاملات را بازتاب دهد(کرسول،2005،ص396).
نظریه تولید شده در روش نظریه پردازی داده بنیاد، نظریهای
فرایندی است. چون نحوه نگاه و بررسی موضوعات در این روش مبتنی بر نگاه فرآیندی
است. فرآیند در اینجا به معنای زنجیرهای از کنشها و برهمکنش ها بین افراد و
وقایع مربوط به یک موضوع است(همان،ص404) بنابراین لزوم اتخاذ نوعی نگاه فرآیندی در
مطالعه و بررسی پدیده مورد مطالعه تحت این روش امری ضروری است که به اعتبار هرچه
بیشتر تحقیق کمک میکند.
پیشینه
بررسي پژوهشهاي انجام شده در داخل و خارج از كشور نشان ميدهد
كه دربارة موضوع تحقيق به صورت مستقیم ، تحقيق جدي صورت نگرفته است و لی پژوهش
هایی بر اساس کلید واژه های الگو ، اسوه و پیامبر اکرم ص و مقاومت به صورت تک
نگاشت مطالبی ازقرآن کریم و روایات گردآوری
ومنتشر شده است .
یافته های تحقیق
شرایط زمینه ای الگو گیری
براساس آیات قرآن کریم تنها راه سعادت الگو گیری از پیامبر
اکرم است که تنها عامل نجات انسان با توجه به شرایط درونی و بیرونی او مطرح میباشد
. قطعا الگو گیری از آن اسوه الهی نیازمند یک سلسله شرائط زمینه ای است . نیاز به
تکامل و پیشرفت بشر،ضعف و نقصان او و
وابستگی انسان به الگو را میتوان از شرایط زمینه ای الگو گیری نام برد.
1.نیاز به تکامل و پیشرفت:
انسان براي رشد و كمال در سير علمي و عملي خود در طريق
احكام متعالي اسلام به تبعیت از الگو محتاج است .نیاز به الگو، روح بندگی را در
وجود انسان تقویت میکند. هر چه معرفت انسان به این الگو بیشتر گردد رابطهاش با
خدا تقویت میشود و به خدا نزدیکتر میگردد و ، باعث پیشرفت وتکامل انسان است.
زیرا خدا سرپرست کسانی است که ایمان آورده اند . آنها را از تاریکی ها به سوی نور
خارج میسازد. کسیکه به خدا ایمان دارد ، خدا را بعنوان ولی و سرپرست خود انتخاب
کرده است. [11] بنابراین انسان
با الگو گیری از انسان کامل میتواند رشد پیدا کرده ، و به قرب ربوبی نائل گرددکه
نهایت ارزش و ملاک انسانیّت هر انسانی را میزان قرب او به الگوی مورد نظرحضرت حق
مشخّص مینماید.
الگو کامل است که با جهتدهی صحیح به گرایشهای انسان او را
در حرکت در مسیر پیشرفت و تعالی قرار میدهد و از او دستگیر میکند. زیرا انسان
کامل به دلیل حکمت و علم بیانتهایش به زوایای وجودی انسان را در دستیابی به هدف
راهنمایی مینماید.
2. ضعف و نقصان انسان:
بر اساس آیات الهی انسان ضعیف است[12] و چون
به ضعف خود آگاه است .چنانچه خداوند میفرماید من همان کسى هستم که شما را در حالى
که ضعیف و ناتوان بودید، آفرید، سپس بعد از این ضعف و ناتوانى، قوت و قدرت بخشید،
و دوران جوانى و شکوفایى نیروها آمد، و بعد از آن بار دیگر ضعف و پیرى را جانشین
قوت کرد . آری او است که هر چه را بخواهد میآفریند و او است عالم و قادر. [13] چه
اینکه آدمی از آغاز خلقت ضعیف
است و تدریجا رو به رشد و تکامل میرود، در دوران جنینی هر روز شاهد خلقت تازه و
رشد جدیدی است، بعد از تولد نیز مسیر تکاملی خود را در جسم و روح به سرعت ادامه
میدهد، و قوا و استعدادهای خدا داد که در درون وجودش نهفته شده یکی بعد از دیگری
شکوفا میشود، دوران جوانی، و بعد از آن پختگی فرا میرسد، و انسان در اوج قله تکامل
جسمی و روحی قرار میگیرد . براي اينكه او گام به گام بتواند از مشکلات عبور کند و
به توحيد نهايي، نايل گردد، نيازمند الگوی کاملی است که براي خود، او را الگو
بگیرد و از او تبعیت کند. از این رو خدای سبحان نخست انسان بالقوّه را میآفریند،
پس قرآن را به او تعلیم میدهد و پس از تعلیم قرآن، اسباب خروج انسانیّت از قوّه
به فعل فراهم میگردد و در نهایت، میوة انسان بالفعل، بیان معارف است[14].
انسانی که بخواهد در مسیر درست و صحیح قرار گیرد، باید آگاه باشد تنها با الگوگیری
از پیامبر اکرم و عمل بر اساس شریعت نبوی
و معارف وحیانی میتواند از این مرحله خارج شود
.
ارائه الگو و سرمشق و يا به تعبير قرآن کريم «اسوه» مورد
اهتمام خداوند متعال براي هدايت و راهنمايي بشر بوده است[15]،
خداوند متعال با معرفي افراد نمونه و الگو از مردان و زنان، هدايت و راهنمايي
انسانها را آسانتر فرموده است. انسانها از اینکه احساس نیاز به الگو میکنند،
وغنای خودش را در تبعیت از الگو جستجو میکند بدنبال یافتن الگویی است که از طریق
او بتواند در همه ساحت های زندگیش از پس مشکلات بر آید . از این رو برای تربیت
معنوی و تزکیه روحی مردم ذکر نمونه و اسوه، امری ضروری است که قرآن کریم براین موضوع
بسیار تاکید نموده و به پیامبر اکرم(ص) میفرماید: به یاد پیامبران بزرگ باش که
برخوردار از این صفات برجسته انسانی و واجد فضایل و مکارم روحی بودند؛ البته روشن
است که مقصود اصلی خطاب به مؤمنان و گروندگان به اسلام است که درس مقاومت و
پایداری و اخلاص و اعتقاد و عمل را از انبیا بیاموزند وگرنه پیامبر اکرم(ص) مقتدای
تمام پیامبران و اولیا و معصومان(ع) است. آدمی همیشه درپی آن بوده که انسان های
نمونه و ایده آل را در جهان بیرون، مشاهده کند و با الگو گرفتن از آنان، رفتارهای
فردی و اجتماعی خود را سامان دهد؛ زیرا آنچه که انسان ها را در مسیر پرورش
استعدادهای خویش و سیر الی الله مدد میرساند و پیشرفت و ترقی را میسر میسازد،
پیروی آگاهانه از اسوه ها و الگوهاست؛ چون انسان الگو و نمونه، راه های پرخطر و
صعب العبوری که درپیش روی دیگر انسان هاست، به سلامت گذرانده و از پیچ و تابهای آن
و آفت های مسیر، همراهان و دوستان راه، علل و نحوه شتاب گرفتن و یا کند شدن و دیگر
مشکلات، به خوبی آگاه است.
ب: شرائط علی ّ الگو گیری
1.توجه
به جایگاه الگو پذیر بودن پیامبر اکرم (صلّياللهعليهوآلهوسلّم)
آنچه از آیات الهی بدست میآید مسلّم این است که همة
پیامبران الهی در مقام و منزلت یکسانی نمی باشند، بلکه جایگاههای گوناگونی در
پیشگاه الهی دارند. خداوند در این خصوص میفرماید: ما بعضى از پیامبران را بر بعضى دیگر برترى
دادیم و به داوود، زبور بخشیدیم[16] و نیز در جای
دیگر میفرماید: بعضى از آن رسولان را بر
بعضى دیگر برترى دادیم[17]. در روایات نیز
بر این موضوع تأکید شده است. امام صادق (علیه السلام) میفرماید: بزرگ پیامبران و
رسولان پنج نفرند و آنها پیامبران اولواالعزم هستند و آسیاى نبوّت و رسالت بر محور
وجود آنها دور مىزند. آنها نوح، ابراهیم، موسى، عیسى و محمّد بودند که درود خدا
بر آنها و بر تمام پیامبران باد[18] و از پیامبر
اکرم(صلی الله علیه و آله) نیز حدیثی صادر شده است که میفرماید: خداوند پیامبرانش
را بر فرشتگان مقرّب و مرا بر تمام پیامبران و رسولان برتری داد[19].
بنابراین در بین انبیاء اختلاف مقام و تفاضل درجات وجود دارد ولی سرآمد همه انبیا
پیامبر اسلام (ص) است که ، آخرین و برترین پیامبر خداست و هيچ مقامي بالاتر از
مقام رسول اكرم نيست؛ چراکه در غیر اینصورت پيغمبر ديگري ميآمد تا آن مقام بالاتر
را داشته باشد. ، از این رو خداي سبحان
رسول گرامي اسلام را به عنوان کاملترین اسوه برای همه بشریت تا انتهای تاریخ قرار
داده و همه را به تأسّي از او دعوت كرده است ، زيرا سيره او كاملترين سيره توحيدي
است و دارای ویژگیها، احکام و صفات خاصّی است که باعث برتری ایشان نسبت به سایر
انبیاء شده است.
قرآن کریم براي تقويت روحيه بردباري و پايداري مسلمانان ،
توصيه ميفرمايد تا همه مسلمانان به سيره او توجه کنند. زیرا بردباري و پايداري
از امور بسيار مهمّ و جزو عزم الامور بشمار میآید و انسان تا اهل عزم نباشد،
نميتواند در صحنههاي سياسي، نظامي، فرهنگي و مانند آن پيروز شود. چنانکه رسـول
اکـرم (صلّياللهعليهوآلهوسلّم) در آغـاز رسـالت ، از سـوى مشرکان ، آماج انواع
تهدیدها و توطئه ها قـرار گـرفـت و در بـرابـر هـمـه آنها استقامت کرد[20]
از اين رو پيامبراني را كه مسئوليت آنها خطيرتر بوده و ايستادگي بيشتري مي کردند
«اولواالعزم» نامیده شده اند. چراکه در امور مهمی چون مبارزه با دشمنان مصمم و
قاطع بودند. بر این اساس در طول پيكارهاي
فراوان، هرگز شنيده و ديده نشد كه پيامبرصلي الله عليه و آله و سلم از ميدان نبرد
عقب نشيني كند. پايداري او چون كوه زبانزد است، گرچه با خطر شديد روبهرو شود و
مجروح شود و احياناً لشگريان او متزلزل و گريزان و منهزم شوند؛ آنسان كه در
جنگهاي «اُحُد» و «حنين» پيش آمد[21].
چنانچه امام، اميرالمؤمنين(عليهالسلام) ميفرمايد: همواره اينگونه بود كه چون
تنور جنگ تافته، و آتش نبرد سرخ ميشد، ما به رسول خدا پناه ميگرفتيم و هيچ كس از
ما به دشمن نزديكتر نبود.[22]
2.توجه
به سيره توحيدي نبي اكرم (صلّياللهعليهوآلهوسلّم)
سيره توحيدي نبي اكرم (صلّياللهعليهوآلهوسلّم)، همان
توحيد ناب و خاص است كه صراط مستقيم مخصوص بر آن استوار است . از این رو خداي
متعال با تأكيد و سوگند به قرآن حكيم، رسول اعظم (صلّياللهعليهوآلهوسلّم) را
بر «صراط مستقيم» معرفي فرموده است که : سوگند به قرآن حكيم، كه تو از فرستادگاني،
بر راهي راست[23]. پيامبر اكرم
(صلّياللهعليهوآلهوسلّم) به دليل همين بينش توحيدي، در برابر كفر، نفاق و شرك
چون بنياني مرصوص بود. اميرمؤمنان(عليهالسلام) ميفرمايد: در جنگ بدر كه نخستين
نبرد مسلمانان بود و از هر جهت تازگي داشت، رسول خدا از سر شب تا بامداد، در كنار
درختي، سرگرم زمزمه و مناجات با خدا بود؛ گويا اصلاً جنگي نيست. در صورتي كه نه
كارآزموده جنگي بودند و نه ساز و برگ نظامي در اختيارشان داشتند. همه احساس هراس
ميكردند و تنها رسول اكرم از ترس مصون بود.[24] سيره
رسول اكرم (صلّياللهعليهوآلهوسلّم) به دليل حدّ اعلاي بينش و گرايش توحيدي ،
اين بود كه غير از خدا، از هيچچيز نميترسيد تا آنجا كه خدا به آن حضرت فرمود:
در راه خدا نبرد كن! تو را جز به (وظيفه) خويش مكلف نكردهاند و مؤمنان را نيز
ترغيب كن[25].
اگر ديگران صحنه دفاع را ترك كردند، تو بمان. اين عاليترين درجه ترس از خدا و
نهراسيدن از غير خداست.
3.الگو
پذیر بودن پیامبر اکرم مهمترین وجه تمایز او با سایر پیامبران
به نظر میرسد از بین صفات اختصاصی نبي اكرم (صلّياللهعليهوآلهوسلّم)همچون
مکتوب بودن نام ایشان در عهدین[26]،
اوّلالمسلمین بودن[27]
، اعطای کوثراز طرف خداوند به او[28]
، ازدواج با بیش از چهار زن به صورت دایمی[29]، وجوب
نماز شب[30]،
خاتمیّت و شخصیّت جهانی رسول اکرم (ص)[31]، علوّ
مرتبه و رفعت نام پیامبر (ص) [32]،
عَبْد مطلق بودن[33]
، تجلیل در خطاب[34]
، منّت بودن بعثت او بر بشریت[35]
، داشتن خلق بی مانند[36] که در قرآن کریم به آنها اشاره شده است هیچ یک از صفات ویژه
مطرح شده مهمتر از ویژگی صفت «اُسوه» و الگوی بودن پیامبر اکرم (ص) نمیباشد که
البته مهمترین مظهر ُاسوه بودن پیامبر اسلام ایستادگی در برابر دشمن میباشد[37].و از
سوی دیگر، هیچ موردی از گفتار و رفتار رسول اکرم (ص) از محدودة تأسّی استثناء نشده
است[38].
از این رو معرّفی پیامبر اکرم(ص) به عنوان «الگو» و «اُسوة
نیکو» بدون هیچ قید و استثنایی، دلیل اعتبار و حجّیّت همة افعال آن حضرت در تمام
حالات است که از صدر اسلام به عنوان«سنّت» مورد استناد بوده است. در روایات نیز از
اعمال عبادی و غیر عبادی پیامبر(ص) با تعبیر «اُسوه» یاد شده است.[39]
4.پیامبر
اکرم نماد ايستادگي(صلّي الله عليه وآله وسلّم) در ابلاغ دين
دعوت مردم به سوی حق، ارشاد و راهنمایی آنان، حرکت دادن
افراد به سوی خدا و در نهایت، تبلیغ دین، امری بس مشکل است; زیرا بشر را از
خودخواهی، خودپرستی و نفع پرستی رهانیدن و به حق و حقیقت پرستی رساندن سخت است.این
گونه است که پیامبر اکرم از بین همه انبیای الهی ، نماد ايستادگي(صلّي الله عليه
وآله وسلّم) در ابلاغ دين اسلام و مقاومت 23 ساله او در تبليغ اين آيين، دامنه
وسعت اين خوان وسيع نعمت معنوي را چنان گسترش داده كه شهادت به رسالت وي در كنار
شهادت به توحيد سرمأذنهها را بلند كرده است و به آنها زينت بخشيده است.[40] و او
از همه مسلمانان پيمان فرمانبرداري از خدا[41] را درخواست
کرده وتحكيم پيمان فرمانبرداري همانند تأكيد بر ميثاق به ثابت قدم ماندن و پايداري
كردن تا پاي دار و مضايقه نكردن از نثار نفس و ايثار نفيس تحقق مييابد.[42] از این
رو خداوند در آغاز بعثت، پیامبر را از عهده دار شدن مسئولیتی سنگین آگاه میسازد:
در حقیقت، ما به زودی بر تو گفتاری گرانبار القا میکنیم[43]. این
کلام سنگین قرآن کریم بیان کننده رسالت جهانی آن حضرت است که باید پیام الهی را به
مردم برساند. انجام چنین رسالت خطیری بدون روح مقاوم و صبور و شکیبا، امکان پذیر
نیست، از این رو، خداوند در آیات متعددی آن حضرت را به صبر و شکیبایی امر فرموده
است[44] تا با
حوصله و خونسردی همچنان به هدایت امت خویش ادامه بدهد و بر ایمان نیاوردن آنان
ناراحت نباشد زیرا خداوند پشتیبان و یاور اوست .
5.پشتیبانی
خداوند در مشکلات منوط به تبعیت از پیامبر اکرم
بيترديد كسانى مىتوانند پيامبر اكرم (صلّياللهعليهوآلهوسلّم)
را الگو قرار دهند كه قلبشان سرشار از ايمان و ياد خدا باشد و پايداري در مقام عمل
بايد الگوي همه پيروان آن حضرت قرار گيرد .چراکه خداي سبحان استقامت امت را نيز از
آن بزرگوار خواسته است و استقامت در طريق حق در شخصيت مسلمانان بايد چنان نمود
داشته باشد كه بيگانگان به او طمع نورزند. جلب محبت الهی منوط به تبعیت از خدا و
رسولخداست . چنانچه خداوند میفرماید : «بگو اگر خدا را دوست میدارید، پس، از من
تبعیت نمایید تا خدا هم شما را دوست بدارد[45]. در تفسیر این
آیه آمده است: یا محمد! بگو اگر شما حقیقتا خدا را دوست میدارید، پس مرا پیروی
کنید، زیرا آنچه من از نزد خدا آورده ام، مبیّن صفات و اوامر و نواهی اوست و محبّ
صادق و دوستدار واقعی کسی است که بر معرفت محبوب و شناسایی امر و نهی او حریص باشد
تا به وسیله امتثال امر او و اجتناب از نهی او به او تقرّب بجوید؛ و اگر متابعت من
نمایید، خدا هم شما را دوست خواهد داشت و شما را توفیق خواهد داد و به راه راست
هدایت خواهد فرمود. اخبار فراوانی از خاندان عصمت و طهارت وارد شده و به این آیه
استدلال نموده اند که اطاعت ایشان نیز اطاعت خداست[46] . از
طرف دیگر رسولخدا (صلّياللهعليهوآلهوسلّم) فرمود: من همان صراط مستقیم الهی
هستم که خداوند به تبعیت از آن دستور داده است[47] .
مستقيم بودن صراط، گذشته از مضمون قبلي، مطلب ديگري را كه همان استقامت و پايداري
باشد[48]
به همراه دارد[49].به
همین جهت آشکارترين ويژگي «صراط» ايستادگي و استواري و دوري از هرگونه کژي و
انحراف است.از این رو آنان كه او را شناخته، در طريق هدايت به او اقتدا كنند و از
خدا و پيامبرش پيروي كنند با نعمتيافتگان همراهند و آنان پيامبران، صدّيقان،
شهيدان و صالحانند و اين سالكان رفيقاني نيكويند[50].
بنابراین کسی که از رسول تبعیت میکند، دچار هیچ گونه گمراهی و انحرافی هم نمی
گردد. پس از این جهت دچار نگرانی نیست؛ میداند به ریسمانی چنگ زده است که جدایی
ندارد.[51]
ج: عوامل مداخله
انسان در مسیر الگو گیری با عوامل مداخله ای مواجه است .
غفلت ، تن پروری و سستی و نزاع، نا امیدی ، ترس ، ترک صحنه و فرار، و تحمل ظلم از
جمله موانع پیشر رو هر پیروی است که در جریان مقاومت با آن روبروست.
1.غفلت ، تن پروری و سستیو نزاع
غفلت، بی توجهی
انسان به سرنوشت خود است، فردغافل وقتی از خدا غافل شود، به طور یقین نمیتواند
پیامبر اکرم را الگوی خودش قرار دهد . از این رو قرآن كريم به شدت تن پروران و
ترسوها را نكوهش ميكند. بنابراین بسیاری از بلاهایی که سر انسان میآید ناشی از
غفلت اوست. خداوند سبحان براي جبران روحيه آسيبديده و نيز دلداري و تسكين خاطر
مسلمانان، آنان را از متصف شدن به برخی رذائل همچون غفلت و تن پروری و سستي نهي و
به آراستن برخی فضائل همچون روحیه امید دعوت میکند و ميفرمايد: اگر ايمان داريد
نبايد سستي و اندوهي به خود راه دهيد و نه در اوصاف روحي و نه در مقاومت بدني.
ايمان موجب از بين رفتن رخوت و سستي و تقويت روح حماسه و مقاومت و پايداري میگردد[52]. به همین جهت قرآن كريم به رهبران
الهي و امت اسلامي دستور ميدهد مقاوم باشند و استقامت بورزند و آنان را به داشتن
قوه و قدرت لازم امر ميكند.چراکه هرچه آزمون سختتر باشد و امتحان شونده در برابر
آن استقامت ورزد، فيض بيشتري از سوي خدا نصيبش ميشود.[53] بنابراین در جریان مقاومت باید
مسلمانان این نکته مهم را در سرلوحه خودشان قرار دهند که باید از هر گونه سستي
اراده ، نزاع بر سر ايستادگي يا عدم آن. ، نافرماني باواسطه يابيواسطه رسول
خداصلي الله عليه و آله و سلم و دنياخواهي که سبب شكست آنان خواهد شد پرهیز نمایند
؛ چراکه دنياگرايي زاينده ضعف اراده است و انسان سست اراده به جاي رجوع به ولي امر
مسلمانان جهت چارهجويي، با طرف مقابل نزاع ميكند و زمينه عصيان را فراهم ميآورد
كه پيامد آن محروميت از لطف خداست. البته در مواردي نيز ريشه سستي در امور مسلمین
، نزاع است، زيرا هريك از دو طرف نزاع بخشي از توان خود را براي از بين بردن ديگري
هدر ميدهد و از نيروي او و هم توان خود ميكاهد كه نتيجه آن نابود كردن قدرت و
شوكت همديگر است. از این رو رمز پيروزي و موفقيت انسان در رويارويي با سختيها و
انواع آزمونها پايداري و فاصله گرفتن از هر گونه غفلت ، تن پروری و سستی و نزاع
است.
2. نا امیدی
نا امیدی یکی از
عوامل مزاحم در مسیر مقاومت است . هر مسلمانی با الگو گیری از پیامبرش در مقابله
با مشکلات و بن بست زندگی دچار یاس و ناامیدی نمیشود. زیرا میداند همانگونه که
خداوند پیامبر را در مشکلات و سختی ها کمک کرد پیروان او را نیز کمک خواهد نمود و
میداند که ناامیدی ، انسان را به كفر میكشاند و حتی میتوان گفت یأس كامل فقط
برای كافر قابل تصور است و هیچ مومنی دچار آن نمی شود.از اين رو يأس از رحمت خدا
در قرآن به عنوان كفر مطرح شده است. (جوادی آملی،1394 ، 303) و عدم استقامت و
تزلزل در مسير رسيدن به هدف، مايه ضلالت و هلاكت است[54].
بنابراین این تنها راه برون رفت از مشکلات امید داشتن به عنایت ها و امداد
الهی است
3.ترس
یکی دیگر از
موانع پیش روی مسلمانان در مسیر مقاومت ترس از دشمن است . قرآن كريم به شدت تن
پروران و ترسوها را نكوهش ميكند و نثارگران دلير را ميستايد و آنان را به تجهيز
همه امكانهاي مدرن فرا ميخواند؛ تا از آسيب تهاجم بيگانگان در امان باشند. گرچه
هر امّتي با داشتن رهبر قاطع و سازشناپذير از توفيق قيام عليه طغيان بهرهمند است،
ليكن ايستادگي آن رهبر قاطع نيز مرهون دستورهاي ديني است؛ يعني متن دين، فرياد
مقاومت عليه جهل و جور برميآورد، قهراً در تمام مسائل خود بايد حق و مصون از
ناداني و نيرنگ و نابرابري و... باشد كه چنين است. تدبير علمي، سعي عملي، پايداري،
پرهيز از تنبلي و تنپروري و نترسیدن از دشمن، از وظايف اصلي در رخدادهاي زندگي
است که مكمّل همه آنها صبرو مقاومت است .از این رو جنگهاي رواني ميان اسلام و
كفر و شرك، از اقسام امتحان الهي است و همچون ديگر گونههاي آن، مانند تكاليف
عبادي در حوزه داخلي اسلام نظير امتحان با نماز، روزه و حج، نبرد با كافران و
مشركان رمز پيروزي در آنها تقوا و پايداري است كه بايد براساس آن تصميم گرفت[55]. این گونه است که انسان با اقتدا به
پیامبر اکرم نه تنها خودش اهل صبر میشود بلكه بايد ديگران را هم به صبر توصيه
میكند[56] و از هرگونه دشمن نمی هراسد . از این رو رزمندگان مؤمن صبر و مقاومت را که
هديهاي الهي است، از خداوند مسئلت میکنند تا صبر را در ظرف جان آنان بريزد و از
هرگونه اضطراب و ترس ايمن باشند[57].
به همین جهت است
كه تاريخِ انبيا و اوليا هماره با شهادتها، صبر و استقامتهاي فراوان رقمخورده
است . و خداوند با آمادهسازي مؤمنان، راه دفاع از گوهر انساني و دين الهي را به
آنان ميآموزد و آنها را در برابر زورمداران مهيا ميسازد. با توجه به نقشي كه
نترسیدن از دشمن در مقاومت دارد، خداوند متعال در مسائل حساس و مهمِ اسلامي اين دو
مطلب، يعني از ديگران نهراسيدن و از خدا ترسيدن را به عنوان صفت سلبي و ثبوتي
مؤمنان ذكر ميكند.[58]
ترک صحنه و فرار
گاهی شدت تحریم و نقشه های دشمن سبب میشود انسان با ترک
صحنه و فرار میدان را به دشمنان واگذار نماید . وظيفه امّت اسلامي در برابر اين
امر، آن است كه ديْن خود را به خداوند سبحان ادا كند. زیرا امت واقعی اسلام تعهّد
كرده اند كه در تداوم دين، پايداري را از كف ندهند؛ نگريزند و صحنه را ترك نكنند[59]
چراکه از اين تعهّد الهي در روز قیامت سؤال ميشود. از این رو در تعاليم وحياني،
شرط پيشرفت نظام اجتماعي، ايستادگي است که در حقيقت، سببِ بالندگي است، به همین
علت امروزه هیچ گروهى چون مسلمانان راستین ، در برابر سـتم و جنایات جباران و
زورمداران ، ایستادگى نمى کند[60].
تحمل ظلم
تحمّل ظلم یکی دیگر از موانع مهم در مسیر مقاومت است که از
هرگونه فضيلت تهي است . يكي از افكاري كه از مغرب زمين به حريم انديشه ناب توحيدي
مسلمانان و موحدان نفوذ كرده، در مقابل ظلم دشمنان هیچگونه واکنشی از خود نشان نمی
دهند و معتقدند همچون مسیحیت اگر دشمن به صورت شما سیلی زد شما باز صورتت را برای
زدن دوباره سیلی در اختیار او قرار دهی. ؛ در حالي كه اسلام هرگز تحمل ظلم را
تأييد نكرده است.از این رو خداوند در قرآن کریم میفرماید : سكوت در برابر فسق و
فساد و عدم قطع رابطه با ستمگران، شركت در فسق و ظلم و موجب اشتراك با ظالمين در
عذاب است[61]. علامه
در این زمینه مینویسد: مقصود از فراموشى تذكرها و بیتاثير شدن آن در دلهاى
ايشان است، هر چند به ياد آن تذكرها بوده باشند، زيرا اخذ الهى مسبب بیاعتنايى به
اوامر او و اعراض از تذكرهاى انبياى او است، وگرنه اگر مقصود فراموشى باشد عقوبت
معنا نداشت، چون فراموشى به حسب طبع خودش مانع از فعليت تكليف و حلول عقوبت است.
وی به عنوان توضیح بیشتر در این باره میافزاید: در هر تكرارى امكان معصيت در نظرش
قویتر و اثر تذكرات ضعيفتر شده تا آنجا كه به طور كلى تذكرات در دلش بیاثر و
وجود و عدمش يكسان میشود.
علامه طباطبایی ادامه میدهد: در آيه مورد بحث كه فرمود
«فَلَمَّا نَسُوا ما ذُكِّرُوا بِهِ ...» مقصود از نسيان همين بیاثر شدن تذكرات
است. نيز آيه دلالت میكند كه خداوند اعتراض كنندگان را به خاطر سكوتشان و ترك
نكردن مراوده با ايشان شريك ظلم و فسق متجاوزين شناخته است و نيز آيه شريفه دلالت
میكند بر يك سنت عمومى الهى ـ نه اينكه اين روش تنها اختصاص به بنى اسرائيل داشته
باشد و آن سنت اين است كه جلوگيرى نكردن از ستم ستمگران و موعظه نكردن ايشان در
صورت امكان و قطع نكردن رابطه با ايشان در صورت عدم امكان موعظه، شركت در ظلم است،
و عذابى كه از طرف پروردگار در كمين ستمگران است، در كمين شركاى ايشان نيز است.
ظلم به هر معنایی گرفته شود، اعتراض و یا سکوت در قبال آن
میتواند سرنوشت انسان را مشخص کند. اعتراض به ظلم که به خاطر گستره آن میتوان به
آن منکر گفت، نهی از منکر خواهد بود که وظیفهای دینی است. در این آیه تاکید بر
اعتراض به ظلم است و اینکه اگر کسی در مقابل ظالمان سکوت کند، با ایشان در ظلم و
نتیجه آن مشارکت خواهد کرد.
د: راهبردها
ارتقاء شناخت از پیامبر اکرم به عنوان کاملترین
الگو مقاومت
برای افزایش وشناخت ظرفیت روحی و کسب
قدرت مقاومت راههای متعددی وجود دارد. یکی از آن راه ها ، ارتقاء شناخت از
پیامبر اکرم به عنوان کاملترین الگو مقاومت است. پس هر اندازه درجه ایمان انسان به
رسولخدا و شناخت از او افزایش یابد، به همان اندازه روحیه مقاومت او نیز افزایش
خواهد یافت چنانچه خداوند میفرماید : در نبردهايي كه بين مردان با ايمان و مشركان
و كافران در طول تاريخ، اتّفاق افتاده است مؤمنان، همواره پيروز بودهاند[62] و
اين بدان دليل است كه ايستادگي و مقاومت در سايه علاقه، همان ايستادگي در پرتو
معرفت است و چون معرفت مؤمنان كاملتر است، علاقه آنها نيز كاملتر است و چون محبت و
اشتياق و علاقه آنها به خداوند و رسولش كاملتر است، ايستادگي آنها نيز كاملتر و بيشتر
است؛ و چون مقاومت و ايستادگي آنها كاملتر و بيشتر است، قهراً پيروزي هم از آنِ
آنهاست.[63]
اعتقاد به صحت مسیر وهدف
شناخت و انتخاب هدف، یکی از اساسیترین موضوعات در مسیر مقاومت است.
اگر انسان؛ باور و اعتقاد از هدف خود در زندگی نداشته باشد، مقاومت او را بیمعنا
خواهد یافت. کسانی که مسیر صحیح را انتخاب کرده و هدف خویش را چون مشعلی فروزان در
انتهای مسیر نظاره گرند و به آن اعتقاد داشتهاند، پیروزند. بنابر این، ایمان به
هدف عامل محرک است که انسان را به سوی هدف مقاومت رهنمون میسازد در پرتوی تبعیت
از الگو ، انسان نیل به هدف را در سر میپروراند سختیها را آسان میشمارد و از
مرارتها نمینالد و در موقع حساس با اعتماد به خدای متعال و با پیروی از الگوی
کامل حتی جان شیرین خود را در راه هدف تقدیم میکند برهمین اساس، اعتقاد به حقانیت
هدف و مسیر سبب میشود از محكمترين توان حمله و سركوبي، شايستهترين اسباب مقاومت
و ايستادگي ظهور كند.
شناخت تهدیدات و استقامت ورزیدن در راه هدف:
یکی
از مهمترین سازوکار مقابله با تهدیدهای دشمن ، شناخت تهدیدات و استقامت ورزیدن در
راه هدف است. موضوع دشمنشناسی در اسلام از اهميت والايی برخوردار است و از همين
رو واژه عدو و اعداء در قرآن بارها تكرار شده و آيات متعدد، چهره دشمنان اسلام و
راههای مقابله با شيوههای نفوذ آنان را به خوبی تبيين نموده است اين آموزههای
قرآنی هم دشمنان ما را به ما میشناساند و هم شيوههای مبارزه با آنان را.از این
رو امام مجاهدان امام علی علیه السلام میفرماید هر كه آسوده بخوابد دشمن او بيدار
و هوشيار است[64] .
قرآن
كريم در آيات مختلف دشمنان بيرونی را شناسانده است و میفرماید ای ايمان آورندگان، دشمن من و دشمن
خود را دوست (خود) نگيريد شما (در حالی) به آنها اظهار دوستی میكنيد كه آنها به
حقيقتی كه برايتان آمده كافر شدهاند و پيامبر(ص) و شما را به دليل ايمان به
خداوند (از شهر خود) بيرون میكنند! اگر برای جهاد در راه من و طلب خشنودی من جهاد
كردهايد (شما) با آنها پنهانی رابطه دوستی داريد و من به آنچه مخفی كردهايد و
آشكار نمودهايد آگاهترم و كسی كه چنين كند قطعا از راه درست منحرف گرديده است.[65]
از این رو خداوند در جای دیگر میفرماید : اى كسانى كه
ايمان آوردهايد يهود و نصارى را دوستان [خود] مگيريد [كه] بعضى از آنان دوستان
بعضى ديگرند و هر كس از شما آنها را به دوستى گيرد از آنان خواهد بود آرى خدا
گروه ستمگران را راه نمىنمايد.[66].
بنابراین مسلمانان نه تنها موظفاند از دشمنان دين خدا برحذر باشند و با آنها
دوستی نكنند بلكه دوستان دشمنان دين خدا نيز قابل اعتماد نبوده و نبايد دوست
مسلمانان قرا گيرند؛ چرا كه افرادی هستند كه با ارتباط خود با دشمنان خدا زمينه
انحراف افكار و احيانا جاسوسی از مسلمانان را ايجاد میكنند.
داشتن عزم جدی در مقاومت
داشتن عزم الامور یکی از راهبردهای
اساسی است؛ عزم ازاموري است كه انسان بايد درباره آن تصميم بگيرد وبدون عزم جدي
نميتوان به آن نايل آمد[67]..
بنابراين، خداي متعال در قرآن کریم به همه مسلمانان توصیه میکند که ، با تشويق و
ترغيب مؤمنان به پايداري و ثبات در برابر ناملايمات و مصيبتها ، صبر بر تكاليف
ديني باید داشته باشند . از این رو در آیه از سوره ميفرمايد: شما را با اين مصائب ميآزماييم تا
معلوم شود آيا صبر ميكنيد و در راه حق ثابت قدم مانده و تسليم امر خدا هستيد يا
به گذشته خويش بازگشته و بر استرداد آنچه به عنوان امانت در دست شما بود جزع و بيتابي
ميكنيد؟[68]
آمادگي در صحنه كارزار و ياريرساني
محور اصلي دين، قيام، جهاد ، ايستادگي و مقاومت است که سبب میگردد روح ستبر و سازشناپذير هر مسلمان
و مطیع پیامبر اکرم هيچگونه ستمي را امضا نكند، زيربار هيچ ظلمي نرود و از هيچ
سرزنش، ملامت و زخم زباني نترسد.[69]
قرآنكريم انسان مؤمن را در اين مسير چنان تربيت ميكند كه در عين فقر ذاتي و از
پايدرافتادگي، شايسته آن ميشود كه نخست، فرمان «قيام» را دريافت كند و سپس به
مرتبه «قوّام» ارتقا يابد و در نهايت نيز «مُقيم» راه خدا گردد. بدين ترتيب مسلمان
راستين حتماً اهل حماسه، سلطهناپذيري، مقاومت در برابر گردنكشي و ستم طغيانگران
است. از این رو در بسياري از موارد نصرت و پيروزي، مرهون صبر و پايداري است[70]
خير و سعادت از راه صبر و پرهيز از شتابزدگي، هرچند در غير ميدان جنگ باشد، حاصل
ميشود.[71]
يكي از عوامل حفظ جامعه انساني، دارا بودن قدرت بالاي دفاعي
و نظامي و حفظ آمادگي در صحنه كارزاراست، از همينرو قرآن كريم مسلمانان را از
وجود هرگونه سستي در اين باره برحذر داشته و آنان را به قدرت و توان نظامي
فراميخواند[72]
. بايد مسلمانان در مقابلِ دشمنان خدا و دين، سلاح و انديشه خود را به خوبي به كار
گيرند[73]
به طوري كه دشمنان در آنان مقاومت، ستبري، نفوذناپذيري، صلابت و استواري را حس
كنند.[74]
مؤمن با مقاومت خود در برابر آزار كافران حاضر نيست راه خدا را ترك كند.از این رو
خداوند دستور به استقامت و پايداري رهبر و امت اسلامي را داده است[75]
رسول حق بايد به گونهاي زندگي كند كه تا پايان راه انسانهاي پايدار او را همراهي
كنند و اين بسيار دشوار است. هم استقامت شخصي دشوار است وهم استقامت امت. بنابراین
در صحنه نگاهداشتن امت كار دشواري است،چنانكه اصل استقامت نيز توانفرساست البته
پاداش فراواني دارد و هرگاه نبرد، با اخلاص كامل، جديت، صبر، چشمپوشي از غنايم
مادي، بياعتنايي به شهوات دنيايي و... همراه باشد و هيچ فشار و سرزنشي نتواند
مجاهد را از پاي درآورد و از ادامه نبرد بازدارد، ميتوان آن جهاد را به «حق
جهاده» وصف كرد.[76]
تبعيت در مقابل تصميم و اراده شخصی
خداوند مسلمانان را به اطاعت از پيامبرصلي الله عليه و آله
و سلم موظّف كرده و فرمان بردن از او را اطاعت خود ناميده است.[77]
شاخص ایمان تسلیم امر خداوند بودن است.[78] اساساً
قوام امامت و امّت به همين تسليم محض بودن است. بنابراین يكي از ارکان در الگوی
مقاومت علاوه بر تسليم و انقياد قلبي ، تبعيت در مقابل تصميم و اراده حكم حضرت
رسول اكرم(صلّي الله عليه وآله وسلّم) است[79] و نجات
تنها در پيروي از اسلام محمدي است. از این رو اسلام كه به معناي تسليم و
فرمانبرداري دستور خداست، دو مصداق دارد:1. شريعتي كه حضرت محمّد بن عبداللهصلي
الله عليه و آله و سلم مأمور ابلاغ و تبليغ آن بوده است كه به همين اعتبار، پيروان
آن را مسلمان مينامند.2. اسلام به معناي تسليم در برابر خداي متعالي به عنوان
نقطه محوري ، و قدر جامع و مشترك همه اديان الهي است كه از نظر خداوند همان دين
پذيرفته خداي سبحان است.[80]بر
این اساس اميرمؤمنان (عليه
السلام) در وصف اسلام فرمود: اسلام, تسليم است و تسليم, تصديق و تصديق يقين, و
يقين ادا كردن و ادا كردن عمل است.[81] مشكل اساسي دنياي امروز در خلط مفهوم آزادي و
رهايي، همان مُعْضِل مشركان صدر اسلام است كه ميخواستند از تعاليم الهي رها شده و
تسليم خواستهها و اميال دروني خود يا ديگران شوند. خداوند خطاب به آنان چنين
فرمود: اي رسول ما از مشركان بپرس كه پروردگار آسمانها و زمين كيست؟ بگو: خداست.
بگو شما خدا را رها كرده و غيرخدا را براي نگهباني و ياري خود[82]از
این رو اگر اكثر افراد جامعه دست از خواهشها و تمايلات نفساني خويش بردارند و خود
را با تعاليم و اوامر الهي منطبق سازند، به جاي تسليم پذيري در مقابل هواهاي
نفساني، خود را مكلف به تكاليف الهي بدانند آنگاه جامعه بشري به حقوق حقّه خود
رسيده و صلح و امنيت در ميان آنها نهادينه خواهد شد، وگرنه تا زماني كه كبر و غرور
و خودخواهي حاكمانِ غير ديني به جاي تعاليم انسان ساز اسلام حاكم باشد، ناامني
همواره در دنيا حاكم است.[83]
بنابراین برترين مرتبه اسلام نيز مقام تسليم و انقياد تامّ و تبعیت است .
پیامد های الگو گیری از پیامبر اکرم
تقویت ایمان و ثبات قدم
یکی از آثار و پیامدهای مهم الگو گیری از پیامبر اکرم تقویت
ایمان و ثبات قدم است . زیرا هر مسلمانی با الگو گیری از پیامبر اکرم احساس تنهايي
نميكندو با تبعیت از الگو ثابت قدم شده و خود را به نيروي شكستناپذيري متكي ميداند
كه همهچيز وابسته به تبعیت از اوست. از این رو تقویت ايمان او موجب از بين رفتن
رخوت و سستي و تقويت روح حماسه و پايداري در او میگردد و او به آينده اميدوار
بوده و به تفسير درست از رخدادهاي زندگي دست مييابد. با الگو گیری و عبوديت، مظهر
اعتلاي الهي ميشود.[84]
بنابراین ایشان همچون مومنانی هستند كه در جنگ احزاب وقتي
ديدند همه گروههاي شرك و كفر بر ضدّ مسلمانان مجهّز شدند، گفتند اين همان وعده
صدق الهي است كه ما در برابر انبوهي از مشركان قرار ميگيريم، پس بايد پايداري
كنيم و خداوند ايمان و تسليم بودن مجاهدان الهي را افزايش داد.[85] در این
صورت انسان در پرتو تعاليم الهي و با تلاش پيگير و خستگيناپذير، مقاومت در راه
خدا را چنان ادامه دهد كه اين وصف براي او چون حرفهاي هميشگي درآيد و با صيغه
مبالغه از او به عنوان «قوّام» ياد شود و در نهايت نيز «مُقيم» راه خدا گردد. قيام
تمثّل قويترين حالت انسان است. در اين حالت، انسان ميتواند از خود دفاع كند، به
دشمن هجوم برد، قادر بر سرعت، سبقت و سپس امامت بر ديگران گردد . بنابراين، ايستادگي و مقاومت در معناي اين
واژه اشراب شده است.[86]
از این رو قرآنكريم كساني را مرد اين ميدان ميداند كه همواره بر آن راه نوراني
ماندند و در ميثاق روحاني خود با خدا نه ترديدي روا داشتند و نه تغييري. گروهي به
مقام جانبازي نايل آمده و به سوي دوست پركشيدند و گروه ديگري در انتظار ايستاده و
بر همان عهد الهي خويش مداومت و مقاومت ميورزند.[87]
کسب رضایت الهی
انسان مومن همواره در این اندیشه است که
رضایت خدا را در هر امری به دست آورد؛ زیرا باور مومن بر این است، کاری که رضایت
خداوند در آن به دست نمی آید خارج از هرگونه ارزش گذاری است. این مسئله موجب میشود
تا دغدغه اصلی مومن دستیابی به نشانه هایی باشد که در آن رضایت و خشنودی خداوند
نمودار است و بهترين معيار و ملاک، برای کسب رضایت پروردگار، تبعیت از رسولخدا و
عمل به دستورات اوست[88] . زیرا خداوند میفرماید:
آنها كه خدا و پيامبرش را آزار مىدهند، خداوند آنان را از رحمت خود در دنيا و
آخرت دور ساخته، و براى آنها عذاب خواركنندهاى آماده كرده است[89]. چنانچه در آیات زیادی اطاعت و رضایت
خداوند در گرو اطاعت و رضایت رسول خدو ائمه علیهم السلام است[90] . از این رو در سوره آل عمران بعد از
آن که اطاعت از رهبری محور جلب رضایت خدا معرفی شده، هشدار میدهد که: عافیت طلبانی
که در روزهای سخت و دشوار، در جنگ شرکت نداشتند و با تحلیلها و بهانه هایی خودشان
را از صحنه جنگ کنار میکشیدند، نمیتوانند ادعا کنند خدا از آنها راضی و خشنود
است.خداوند از مجاهدان و مؤمنانی خشنود است که در تمامی عرصههای زندگی از جمله
جنگ، دعوت خدا و رسولش را با جان و دل پذیرا شدند و با وجود این که ضربات کشنده و
زخمهای کاری فراوانی از دشمن دیدند، در حول محور رهبریت فعال و پرتلاشند.آنان چه
تحلیل گران عافیت طلب و ترسوهای سست ایمان و مقهور قدرت دشمنان میخواهند آنان را
بترسانند.ایمان شان قویتر میگردد و در استمرار راه خویش مقاومتر میگردند.
موفقیت در امور
بدون ترديد يكي از عوامل پيروزي و غلبه بر دشمن، الگوگیری و
اطاعت از رسولخداست است. میزان اثرگذاری الگوهای عملی بر روحیه و کردار و رفتار
انسانها, برای همگان آشکار است, چون با دیدن کارکرد و رفتار الگوها و دستاوردهای
مثبت و عینی آن در زندگی فردی و اجتماعی الگو, انگیزه و تمایل برای پیروی از آنها
در افراد به وجود میآید و فرد سعی خواهد کرد برای بهره مندی از آن دستاوردهای
مثبت, خود را ملزم به پیروی از آن الگوها کند. امیرمؤمنان(ع) پیامبر خدا را الگوی
شایسته پیروی میشناساند. الگوپذیری از ایشان را برای همگان بسنده میداند, چنان
که میفرماید: روش پیامبر خدا برای الگو بودن تو بسنده است و پیامبر در نکوهش دنیا
و کاستیهای آن و رسواییها و بدیهای فراوان آن راهنمای تو میباشد. پس, به پیامبر
پاک و پاکیزه چنگ بینداز که راه و رسم او الگویی برای همه الگو خواهان و مایه
بزرگی است برای کسی که خواهان بزرگواری باشد و دوست ترین بنده نزد خدا کسی است که
از پیامبرش پیروی کند و گام بر جای پای او نهد.[91]
کسب آرامش درونی
یکی دیگر از پیامدهای الگوگیری از پیامبر اکرم کسب آرامش
درونی است . میزان اثرگذاری الگوهای عملی بر روحیه و کردار و رفتار انسانها, برای
همگان آشکار است, چون با دیدن کارکرد و رفتار الگوها و دستاوردهای مثبت و عینی آن
در زندگی فردی و اجتماعی الگو, انگیزه و تمایل برای پیروی از آنها در افراد به
وجود میآید و فرد سعی خواهد کرد برای بهره مندی از آن دستاوردهای مثبت, خود را
ملزم به پیروی از آن الگوها کند.
انسان با تبعیت از دستورات پیامبر اکرم در درون خود آرامش و
اطمینان قلبی احساس میکند و در اثر این آرامش و اطمینان به لطف و یاری خدا
امیدوار میشود. پيامبران خدا و مؤمنانِ همراهِ آنان استقامت ورزيدند و در خطرات و
مشكلات با كمال آرامش دروني به خدا پناهنده شدند و در همين حال گفتند كه خدايا!
ياري خود را برسان و خداوند پاسخ داد كه آگاه باشيد كه نصرت خدا نزديك است. (جوادی
آملی؛ ج10ص:500)
عزت در دنیا و آخرت
انسان وقتی تبعیت از رسولخدا و اهل مقاومت شد عزت و
بلندمرتبگي را در او افزون میشود [92].
خداوند متعال، سرچشمه ى عزت به معناى واقعى است و دیگر آفریده ها در ذات خود، فقیر
و ذلیل هستند. آنان به خداوند نیازمندند و خداوند عزیز مالک همه ى آن ها است. قرآن
کریم مى فرماید:کسى که خواهان عزت است (بداند) عزت یکسره از آن خداست.[93]سخن
اصلى این آیه آن است که عزت جویان باید عزت را از خداوند متعال بخواهند; زیرا عزت
در ملک خداوند است و انسان در پرتو پرستش خدا و تسلیم شدن در برابر او به عزت مندى
مى رسد. قرآن کریم با تاکید بر پیروى از پیامبر و اهل بیت(علیهم السلام) مى
فرماید:اى کسانى که ایمان آورده اید! از خدا و پیامبر خدا و اولوالامر، پیروى
کنید. پس اگر در امرى، اختلاف داشتید، آن را به داورى خدا و رسول بگذارید اگر به
خدا و قیامت، ایمان دارید، این کار نیکو و پایانش نیکوتر است.[94]بدین
ترتیب، پیروى از پیامبر و جانشینان آن حضرت که هر کدام به سرچشمه ى عزت، پیوسته
اند، مایه ى عزت مندى است.[95]
پیامد -
تقویت ایمان و ثبات قدم -
موفقیت در امور -
کسب رضایت الهی -
کسب
آرامش درونی -
کسب عزت دنیا و آخرت |
پدیده محوری الگو گیری از پیامبر اکرم ص در موضوع مقاومت |
شرایط علّی - توجه به
جایگاه الگو پذیر بودن پیامبر اکرم - توجه به سيره توحيدي نبي
اكرم (صلّياللهعليهوآلهوسلّم) - الگو پذیر بودن پیامبر اکرم مهمترین وجه
تمایز او با سایر پیامبران -پیامبر اکرم نماد
ايستادگي(صلّي الله عليه وآله وسلّم) در ابلاغ دين--پشتیبانی
خداوند در مشکلات منوط به تبعیت از پیامبر اکرم - محیط ومسلط - فیض بخش |
شرایط زمینهای -
نیاز به تکامل و پیشرفت -
ضعف ونقصان انسان -
وابستگی انسان به الگو |
راهبرد -
ارتقاء
شناخت از پیامبر اکرم ص به عنوان کاملترین الگو -
اعتقاد به
صحت مسیر وهدف -
شناخت
تهدیدات و استقامت ورزیدن -
داشتن عزم جدی -
آمادگی در صحنه -
تبعیت -
|
عوامل مداخلهگر -
غفلت ، تن پروری، سستی و نزاع -
ناامیدی -
ترس -
ترک صحنه و فرار -
تحمل ظلم |
جمع بندی و نتیجه گیری
دین اسلام بیش از سایر ادیان، پایههای تربیت و هدایت خود
را براساس معرفی الگو و الگوسازی از شخصیتها تاریخ ساز استوار ساخته است. قرآن کریم به این روش اهمیت داده و آن را از
محوریترین اهداف رسالت انبیاء میداند. زیرا آموزه های اسلام ناظر به واقعیات
بیرونی است که مسلمانان با آنان روبرو هستند . در این قرن یکی از مهمترین جریانات
فعال و تاثیر گذار در کنش های سیاسی جهان اسلام و جهان سلطه ، جریان مقاومت اسلامی
است. امروزه جریان مقاومت معادلات جهانی را دچار چالش های جدی کرده است.منطق
مقاومت متکی بر آموزه های قرآنی است که خداوند سبحان ،پیامبراکرم صلی الله علیه و آله را به آن ها سفارش نموده و
همه را به تبعیت از ایشان فراخوانده است . در این مقاله با روش داده بنیاد
توانستیم به بررسی و باز خوانی آموزه های قرآنی مقاومت در سیره نظری و عملی
رسولخدا صلی الله علیه و آله بپردازیم. این تحقیق بدنبال پاسخ به این سوال اساسی
بود که شرایط زمینه ای و علی ّ الگو گیری از پیامبراکرم ص چیست ؟ و این الگو گیری
برای جریان مقاومت از چه پیامدها و راهبردهایی برخوردار است ؟ نتایج تحقیق نشان
داد، قرآن کریم نیاز به تکامل و پیشرفت ، ضعف ونقصان انسان و وابستگی او به الگو
را از شرایط زمینهای الگو گیری میداند. از این رو توجه به جایگاه الگو پذیر بودن
و اهمیت سيره توحيدي نبي اكرم (صلّياللهعليهوآلهوسلّم) و توجه به مهمترین وجه
تمایز او با سایر پیامبران وپشتیبانی خداوند در مشکلات را از شرائط علّی الگو گیری
از رسولخدا دانسته است. البته غفلت ، تن پروری، سستی و نزاع ، ناامیدی ، ترس ، ترک
صحنه و فرار و تحمل ظلم از عوامل مداخله گر در الگوگیری بحساب میآید که هر انسانی
نیازمند است برای مقابله با آنها از راهبرد های ارتقاء شناخت از پیامبر اکرم ص به
عنوان کاملترین الگو ، اعتقاد به صحت مسیر وهدف ، شناخت تهدیدات و استقامت ورزیدن
، داشتن عزم جدی ، آمادگی در صحنه و تبعیت از فرمایشات آن انسان کامل استفاده کند
تا به نتایج حاصله از این الگو گیری یعنی
تقویت ایمان و ثبات قدم ، موفقیت در امور ، کسب رضایت الهی و آرامش درونی و عزت
دنیا و آخرت برسد و عزت از دست رفته مسلمین را باز گرداند.
منابع و مآخذ
قرآن کریم
نهج البلاغة
الوانی، سید مهدی، مطالعات مدیریت
(بهبود و تحول) ، دانشگاه علّامه طباطبائی ، 1373
مجلسی ، محمد باقر
، بحار الانوار، ج16، ج65, ج 74، ج75، ج 99. تحقیق و تعلیق: سید جواد علوی، ناشر:
دارالکتب اسلامیة، تهران، 1362 ق.
بوفر، ، آندره،
مقدمهای بر استراتژی، وزارت امور
خارجه، دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی، 1366.
بیانات رهبر معظم انقلاب ، مورخ 1379/۰۲/۲۳.
بیانات رهبر معظم انقلاب ،مورخ ۱۳۸۹/۰۳/۱۴.
بیانات رهبر معظم انقلاب مورخ ۱۳۷۰/۰۷/۰۵
مصطفوي ، حسن ، التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج۱، تهران
: مركز نشر آثار العلامه المصطفوي؛ بيروت: دارالكتب العلميه ، ۱۴۳۰ ق.= ۲۰۰۹ م. =
۱۳۸۸
القمي النيسابوري، نظام الدين الحسن ، تفسير غرائب القرآن، ج 1 ـ
2،دارالکتب العلمیه ، بیروت .
زمخشری، محمودبن عمر، تفسير كشاف، ج 4، محمودبنعمربنمحمد
زمخشری؛ ترجمه مسعود انصاری تهران: ققنوس،
۱۳۸۹.
توسلی، غلامعباس، 1369، نظریههای جامعه¬شناسی،
تهران، سمت، ص142.
جوادی املی ، تسنيم، جلد2،1 ،4،7 ،15،12 ، 16 ، نشر اسرا ،قم ، 1387
--- ، مراحل اخلاق در قرآنْ، نشر اسرا ، 1387
--- ، ادب فناي مقربان جلد3، 4،5 ،6 ، نشر اسرا ،قم ، 1387
--- ، پيامبر رحمت ، نشر اسرا ،قم ، 1387
--- ، جامعه در قرآن
، نشر اسرا ،قم ، 1387
--- ، حق و تكليف
در اسلامْ ، نشر اسرا ،قم ، 1387.
--- ، سيره رسولاكرم(ص) در قرآن ،جلد 8 ، نشر اسرا ،قم ، 1387.
--- ، مبادياخلاقدرقرآن
، نشر اسرا ،قم ، 1387.
سیوطى ، جلال الدین عبدالرحمن، درّالمنثور، ج1.
ر.ک؛ سیوطی، 1404ق، ج 6: 45 .
ر.ک؛ صادقی، 1358،
ج 2: 76ـ75.
ر.ک؛ قرائتی، 1383، ج7: 344.
ر.ك: الميزان، ج4، ص405.
روشه، گی ، منصور وثوقی ، تغییرات اجتماعی ، 1379، ص44.
عبدالو احدبن تمیمیآمدی ، شرح غرر الحكم (خوانساری) ، ج5، ج6،ص176، ش7848.
ابن ابي الحديد، عبد الحميد بن هبه الله ، شرح نهج البلاغه،
، ج6، ص 340
ابن بابويه، محمد بن علي ، عيون اخبار الرضا(عليهالسلام)،
ج2، ترجمه حميدرضا مستفيد، علي اكبر غفاري
مشخصات نشر : تهران: نشر صدوق ، -۱۳۷۳فیض کاشانی، محمدبن
شاه مرتضی، المحجه البیضاء فی تهذیبالاحیاء ، 1387، ج 4.
خليل بن احمد الفراهيدي؛ کتاب العین ، ج6 ، تحقيق مهدي
المخزومي، ابراهيم السامرائي؛ تصحيح اسعد الطيب.قم: سازمان اوقاف و امور خيريه،
انتشارات اسوه، ۱۳۸۳.
کلینی، محمد بن یعقوب ،
1407ق.، اصول کافی ، ج 1 غفاری، علیاکبر (مصحح) ، دار الکتب الإسلامیة ،
تهران ،1407 ق.
علی بن عیسی اربلی ، كشف
الغمّة، ج2، دارالاضواء،
برقي ، احمدبن
محمد، محاسن برقي، ج2 ص53، تحقيق مهدي الرجائي،
قم : المجمع العالمي لاهل البيت (ع )، ۱۳۷۴.ابن بابويه، محمد بن علي ،
معاني الاخبار ، مترجم عبدالعلي محمدي شاهرودي. تهران: دارالكتب الاسلاميه، -۱۳۷۷
، ص 185
ابن فارس، احمد بن فارس (نویسنده) ، هارون، عبدالسلام محمد
(محقق) معجم المقاييس اللغة، ج۱،مکتب الإعلام الإسلامي، مرکز النشر ، قم ، 1404 ق
ص۱۰۶.
راغب اصفهاني، حسين بن محمد، المفردات في غريب القرآن؛
تحقيق صفوان عدنان داوودي.دمشق: دارالقلم؛ بيروت: الدارالشاميه، ۱۴۱۶ق.= ۱۹۹۶م.=
۱۳۷۴ .
ابن بابويه، محمدبن علي،من لا يحضرهالفقيه ؛ تحقيق السيد
حسن الموسوي الخرسان.تهران: دارالكتبالاسلاميه، 1390ق-= 1343ش ، ج 2.
مندارس، هانری، 1349، مبانی جامعهشناسی، باقر پرهام،
تهران، امیر کبیر، ص210 .
عبدعلیبنجمعه حویزی ، تفسیر نورالثقلین (جلد 1) ویراستار:
سیدهاشم رسولیمحلاتی ، دار التفسیر
1382 .
[1].مفردات ألفاظ القرآن، ص۷۶.
[2].کتاب العین، ج۷، ص۳۳۳.
[3].معجم المقاييس اللغة، ج۱، ص۱۰۶.
[4]. التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج۱، ص۹۱.
[5]. توسلی،
1369: 142.
[6]. روشه،
1379، ص44.
[7]. مندارس، 1349 : 210 .
[8]. سورهٴ ممتحنه،
آيهٴ 4 . قد كانت لكم أُسوة حسنة في إبراهيم
والّذين معه.
[9]. ـ سوره أحزاب، آيه 21 . لقد كان لكم في رسول الله
أسوة حسنة.
[10]. همان.
[11]. سوره بقره ،
آیه۲۵۷ . الله ولیُّ الَّذینَ
آمنوا یخرجهم من الظُّلُماتِ الی النُّور
[12].سوره
النساء، آیه ٢٨ . وَخُلِقَالْإِنْسَانُضَعِيفاً
[13]. سوره روم آیه 54 . اللهُ الَّذى خَلَقَکُمْ مِنْ
ضَعْف ثُمَّ جَعَلَ مِنْ بَعْدِ ضَعْف قُوَّةً ثُمَّ جَعَلَ مِنْ بَعْدِ قُوَّة
ضَعْفاً وَ شِیبَةً.
[14]. ر.ک؛ جوادی آملی، 1387، الف: 143ـ136.
[15]. سوره احزاب، آیه 21. لَقَد کانَ لکم في رسول الله
اسوهٌ حَسَنَهٌ لِمَن کان يَرجوا اللهَ و اليوم الاخر وَ ذَکر اللهَ کثيراً
[16]. سوره الإسراء آیه 55..وَ لَقَدْ فَضَّلْنَا بَعْضَ
النَّبِیِّینَ عَلَى بَعْضٍ وَآتَیْنَا دَاوُودَ زَبُورًا.
[17]. سوره البقره آیه 253.تِلْکَ الرُّسُلُ فَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ
...: ...
[18].کلینی، 1407ق.، ج 1: 175.سَادَةُ النَّبِیِّینَ
وَ الْمُرْسَلِینَ خَمْسَةٌ وَ هُمْ أُولُوا الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ وَ
عَلَیْهِمْ دَارَتِ الرَّحَى نُوحٌ وَ إِبْرَاهِیمُ وَ مُوسَى وَ عِیسَى وَ
مُحَمَّدٌ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِمْ وَ عَلَى جَمِیعِ الْأَنْبِیَاءِ.
[19].فیض کاشانی، 1387، ج 4: 201). إِنَّ اللَّهَ
فَضَّلَ أَنْبِیَائَهُ الْمُرْسَلِینَ عَلَى مَلَائِکَتِهِ الْمُقَرَّبِینَ وَ
فَضَّلَنِی عَلَى جَمِیعِ النَّبِیِّینَ وَ الْمُرْسَلِینَ.
[20]. بیانات رهبر معظم انقلاب مورخ ۱۳۷۰/۰۷/۰۵
[21]. سوره آلعمران، آيه 153 . إذ تصعدون ولاتَلوُون علي
أحد والرّسول يدعوكم في أُخراكم فأثابكم غمّاً بغمّ لكيلا تحزنوا علي ما فاتكم ولا
ما أصابكم والّله خبيرٌ بما تعملون.
[22].نهج البلاغه، غريب الكلام 9؛
بحار، ج16، ص117، ح44 . كنّا إذا أحمرّ البأس، اتّقيْنا برسولاللّهصلي الله عليه
و آله و سلم فلم يكن أحد منّا أقرب إلي العدوّ منه.
[23].سوره یس آیه دوم . انك لمن المرسلين علي صراط مستقيم.
[24]. جوادی آملی ، پيامبر رحمت - صفحه 210.
[25]. سورهٴ نساء، آيهٴ 84 .
فقاتل في سبيل الله لا تكلَّف الا نفسك و حرّض المؤمنين...
[26]. سوره الأعراف آیه 157. الَّذِینَ یَتَّبِعُونَ
الرَّسُولَ النَّبِیَّ الأُمِّیَّ الَّذِی یَجِدُونَهُ مَکْتُوبًا عِندَهُمْ فِی
التَّوْرَاةِ وَالإِنْجِیلِ.
[27]. سوره الأنعام آیه 163. لاَ شَرِیکَ لَهُ
وَبِذَلِکَ أُمِرْتُ وَأَنَاْ أَوَّلُ الْمُسْلِمِینَ.
[28]. سوره الکوثر آیه 1.إِنَّا أَعْطَیْنَاکَ
الْکَوْثَرَ .
[29]. سوره النّساء آیه 3.وَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ
تُقْسِطُواْ فِی الْیَتَامَى فَانکِحُواْ مَا طَابَ لَکُم مِّنَ النِّسَاء مَثْنَى
وَثُلاَثَ وَرُبَاعَ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تَعْدِلُواْ فَوَاحِدَةً أَوْ مَا
مَلَکَتْ أَیْمَانُکُمْ ذَلِکَ أَدْنَى أَلاَّ تَعُولُواْ.
[30]. سوره المزمّل آیه 4ـ1. یَا أَیُّهَا
الْمُزَّمِّلُ * قُمِ اللَّیْلَ إِلَّا قَلِیلاً * نِصْفَهُ أَوِ انقُصْ
مِنْهُ قَلِیلاً * أَوْ زِدْ عَلَیْهِ وَرَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِیلاً.
[31].سوره الأحزاب آیه 40. مَّا کَانَ مُحَمَّدٌ أَبَا
أَحَدٍ مِّن رِّجَالِکُمْ وَلَکِن رَّسُولَ اللَّهِ وَخَاتَمَ النَّبِیِّینَ
وَکَانَ اللَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمًا.
[32]. سوره الأحزاب آیه 56.
إِنَّ اللَّهَ وَمَلَائِکَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَى النَّبِیِّ یَا أَیُّهَا
الَّذِینَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَیْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِیمًا و سوره الإنشراح آیه 4. وَ رَفَعْنَا لَکَ ذِکْرَکَ.
[33]. سوره اسرا آیه 1 . سُبحنَ الَّذي اَسري بِعَبدِهِ لَيلًا مِنَ
المَسجِدِ الحَرامِ اِلَي المَسجِدِ الاَقصَا الَّذي برَكنا حَولَه.
[34]. یَا أَیُّهَا النَّبِی، یَا أَیُّهَاالرَّسُول.
[35]. سوره آلعمران آیه 164. لَقَدْ مَنَّ اللّهُ
عَلَى الْمُؤمِنِینَ إِذْ بَعَثَ فِیهِمْ رَسُولاً مِّنْ أَنفُسِهِمْ...
[36]. سوره ممتحنه، آیه 4-6. وَ إِنَّکَ لَعَلی خُلُقٍ
عَظِیمٍ.
[37]. ر.ک؛ قرائتی، 1383، ج7: 344.
[38]. ر.ک؛ سیوطی، 1404ق، ج 6: 45 .
[39] ر.ک؛ صادقی، 1358، ج 2: 76ـ75.
[40]. جوادی آملی ، ادب فناي مقربان جلد 4- صفحه 279.
[41]. بحار، ج 99، ص 126 ـ 209. عقد طاعته.
[42]. جوادی آملی ، ادب فناي مقربان جلد5- صفحه 412.
[43]. سوره مزمّل ، آیه 5 . إِنَّا سَنُلْقِی عَلَیْکَ
قَوْلا ثَقِیلا
[44]. سوره نحل ، آیه 127. وَ اصْبِرْ وَ مَا صَبْرُکَ
إِلاَّ بِاللّهِ وَ لاَ تَحْزَنْ عَلَیْهِمْ وَلاَ تَکُ فِی ضَیْق مِّمَّا
یَمْکُرُونَ
[45]. سوره آل
عمران ، آیه 31.
[46]. محمدجواد
نجفی، تفسیر آسان، تهران، اسلامیه، 1374 ه.ش، ج 2، ص 256.
[47]. نورالثقلين، ج1، ص21.
[48]. سوره فصّلت، آيه 30 . الّذين قالوا ربّنا الله ثم
استقاموا.
[49].جوادی آملی ، تسنيم، جلد 1، صفحه 470.
[50]. سورهٴ نساء، آيهٴ 69 .
ومن يطع الله والرّسول فأولئك مع الّذين أنعم الله عليهم من النّبيّين والصّدّيقين
والشّهداء والصّالحين وحَسُن أولئك رفيقاً.
[51]. سوره بقره
، آیه 256
[52]. جوادی املی ، تسنيم، جلد 15 - صفحه 596.
[53].نهج البلاغه، خطبه 192، بند
52 . كلما كانت البلوي و الاختبار أعظم كانت المثوبة و الجزاء أجزل.
[54]. سوره هود، آيات 112 ـ 113. و لا تَركَنوا اِلَى الَّذينَ
ظَلَموا فَتَمَسَّكُمُ النّارُ.
[55]. سوره لقمان، آيه 17 . وإن تَصبِروا وتَتَّقوا فَإنَّ
ذلِكَ مِن عَزمِ الاُمور.
[56]. سوره والعصر،آیه 5 وتواصوا بالحق و تواصوا بالصبر.
[57]. سوره اعراف، آيه 126 . رَبَّنا أفرِغ عَلَينا صَبرا.
[58]. سورهٴ احزاب، آيهٴ 39 .
الّذين يبلّغون رسالات الله و يخشونه و لايخشون أحداً إلاّ الله.
[59]. سوره احزاب، آيات15 ـ 16 .ولَقَد كانوا عهَدُوا اللهَ مِن قَبلُ
لايُوَلّونَ الاَدبرَ وكانَ عَهدُ اللهِ مَسءولا.
[60]. سوره انفال، آيه 45 . يا أيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا
إذا لَقيتُم فِئَةً فَاثبُتوا.
[61]. سوره اعراف، آیه ۱۶۵. فَلَمَّا نَسُوا ما
ذُكِّرُوا بِهِ أَنْجَيْنَا الَّذِينَ يَنْهَوْنَ عَنِ السُّوءِ.
[62]. سورهٴ بقره، آيهٴ 249
. كم من فئة قليلة غلبت فئة كثيرةً بإذن الله.
[63]. جوادی املی ، مراحل اخلاق در قرآنْ - صفحه 326.
[64]. نهجالبلاغه، نامهها،شماره۶۲،صفحه۴۵۲. من نام لم
ينم عنه.
[65]. سوره ممتحنه ، آیات ۱و
۲.يا ايها الذين امنوا لاتتخذو عدوی و عدوكم اولياء
تلقون اليهم بالموده و قد كفروا بما جاءكم من الحق يخرجون الرسول و اياكم ان
تومنوا بالله ربكم ان كنتم خرجتم جهادا فی سبيلی و ابتغاء مرضاتی تسرون اليهم
بالموده و انا اعلم بما اخفيتم و ما اعلنتم و من يفعله منكم فقد ضل سواء السبيل
[66].سوره
مائده ، آیه ۵۱ . یَا أَیُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تَتَّخِذُواْ الْیَهُودَ
وَالنَّصَارَى أَوْلِیَاء بَعْضُهُمْ أَوْلِیَاء بَعْضٍ وَمَن یَتَوَلَّهُم
مِّنكُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ إِنَّ اللّهَ لاَ یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ
[67]سورهٴ لقمان، آيهٴ 17 .
واصبر علي ما أصابك إنّ ذلك من عزم الاُمور.
[68].تفسير غرائب القرآن، ج 1 ـ
2، ص 439 ـ 440.
[69].سورهٴ مائده، آيهٴ 54 .
يجاهدون في سبيل الله ولايخافون لومة لائم.
[70]. درّالمنثور، ج1، ص160 . انّ النصر مع الصبر.
[71]. سوره نساء، آيه 25 وأن تَصبِروا خَير لَكُم.
[72]. سوره انفال، آيه 60 وأعِدّوا لَهُم مَا استَطَعتُم
مِن قُوَّةٍ ومِن رِباطِ الخَيلِ تُرهِبونَ بِهِ عَدُوَّ اللهِ وعَدُوَّكُم.
[73]. سورهٴ نسا، آيهٴ 71.
وخُذوا حِذرَكُم إنَّ اللهَ أعَدَّ لِلْكَافِرِينَ عَذاباً مُهينا.
[74]. سورهٴ توبه، آيهٴ 123
. وليَجِدوا فيكُم غِلظَة.
[75]. سورهٴ هود، آيهٴ 112
. فاستقم كما أمرت و من تاب معك.
[76]. جوادی آملی ، ادب فناي مقربان جلد6 - صفحه 147.
[77].سوره نساء، آيه 80 . مَن يُطِعِ الرَّسولَ فَقَد اَطاعَ
الله.
[78]محاسن برقي، ج2 ص53، حديث 58. بالتسليم للّه والرضا
بما ورد عليه من سرور وسخط.
[79]. سوره نسا، آيه 65. فلاوربّك لايؤمنون حتّي يحكّموك
فيما شجر بينهم ثمّ لايجدوا في أنفسهم حرجاً ممّا قضيت ويسلّموا تسليماً.
[80]. سوره آل عمران، آيه 19 . إنَّ الدّينَ عِندَ اللهِ
الإسلام.
[81]معاني الاخبار، ص 185؛ بحار الانوار, ج65, ص 309.
لأنسبنّ الإسلام نسبة لم ينسبه أحد قبلى و لا ينسبه أحد بعدى: الإسلام هو التسليم والتسليم
هو التصديق و التصديق هو اليقين و اليقين هو الأداء و الأداء هو العمل.
[82]. سوره رعد، آيه 16 . قُل مَن رَبُّ السَّمَاوَاتِ والأرض
قُلِ اللهُ قُل أفاتَّخَذتُم مِن دونِهِ أولِياءَ لايَملِكونَ لأنفُسِهِم نَفعاً ولاضَرّاً.
[83]. جوادی آملی ، حق و تكليف در اسلامْ - صفحه 206.
[84]. جوادی آملی ، تسنيم، جلد 15 - صفحه 596.
[85]. جوادی آملی،1378 تسنیم ، ج345:16.
[86].جوادی آملی ، ادب فناي مقربان جلد3 - صفحه 344.
[87].سوره احزاب، آيه 23. من المؤمنين رجال صدقوا ما عاهَدوا
الله عليه فمنهم من قضَي نحبه و منهم من ينتظر و ما بدَّلوا تبديلاً.
[88]. سوره ، بینه آیه 8 . رَضِیَ اللّه ُ عَنْهُمْ وَ
رَضُوا عَنْهُ.
[89]. سوره احزاب ، آیه . إِنَّ الَّذينَ يُؤْذُونَ اللَّهَ وَ
رَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ وَ أَعَدَّ لَهُمْ
عَذاباً مُهينا.
[90]. سوره ، نساء آیه 59 . يا أَيُّهَا الَّذينَ
آمَنُوا أَطيعُوا اللَّهَ وَ أَطيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ منكم.
[91]. نهج البلاغه, خطبه 160.
[92]. همان، ج5، ص462، ش9183. مَن تجلبب الصبر و القناعة
عزّ و نبُل.
[93]. سوره فاطر، آیه 10. مَنْ
کانَ یُریِدُ الْعِزَّةَ فَلِلَّهِ الْعِزَّةُ جَمِیعاً.
[94]. سوره نساء،آیه 59. یا
أیُهَا الَّذِینَ آمَنُوا اطِیعُوا اللّهَ وَ اَطیعُوا الرَّسُولَ وَ اُولى
الاَمْرِ مِنْکُمْ فَانْ تَنازَعْتُم فِى شَىْء فَرُدُّوهُ الَى اللّهِ
والرَّسُولِ إنْ کُنْتُمْ تُؤمِنُونَ بِاللّهِ وَالْیَومِ الآخَر ذلِکَ خَیْرٌ وَ
اَحْسَنُ تَأوِیلاً.
[95]. تفسیر نمونه، ج 3، ص 434.